آوای قرآن | ||
|
گفتگو با خدا گاهی بر مبنای خواسته مادی انسان صورت میگیرد و انسان از خدا میخواهد که آن خواسته را برآورد و اگر متحقق نشود، انسان دل آزرده میشود. در حقیقت انسان وارد نوعی معامله با خدا میگردد. برای خود هویتی در مقابل خدا تصور میکند و به خواستههای خود اصالت میدهد. همچنان که در عبادت، بهشت و جهنم را در نظر میگیرد و با گرفتن بهشت و رد کردن جهنم با خدا معامله عبادی میکند، در دعا هم برآورده شدن خواسته مادی خود را وجه معامله کفتگو با خدا قرار میدهد. به قول مولوی: وقتی خدا را از بهر نان بخوانیم، اگر حاجت ما بر آورده شود، خوشحال میشویم و کار ما با خدا تمام میشود و اگر حاجت بر آورده نشود، غمناک و گلهمند از او هستیم. حتی گاهی ما انسانها خود را به رخ خدا میکشیم و به اطاعت او میبالیم و خود را طلبکار میدانیم. این نگرش به دعا که قطعاً نگرش صحیحی نیست، در اکثر مردم وجود دارد و بیشتر مردم از دعا همین تلقی را دارند. آدابی که برای مردم در دعاها بیان میشود، بیشتر برای تصحیح این گونه دعاهاست که مردم در خواسته خود جانب تعدیل را رعایت کنند و ادب خواستن از خدا را فراموش نکنند. رعایت این آداب در دعا تا حدودی دعا را در این مرحله زیبا، وگر نه این گونه معامله کردن با خدا حسنی ندارد. شکر حـق را کـان دعـا مردود شد امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه دعایی دارند که در هنگام مبتلا شدن به گرفتاری و یا بیماری میخواندند و میفرمایند: "خدایا من نمیدانم کدام حالت شایستهتر به شکر است. هنگام صحت که توان استفاده از روزی تو را دارم یا هنگام بیماری که وسیله رهایی من از گناهان است (۶، ص: ۱۱۰). این فقرات نوعی ادب حاجت خواستن از خدا را بیان میکند. نظرات شما عزیزان: [ چهار شنبه 9 بهمن 1392
] [ 20:40 ] [ سید ]
[ |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |